جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره هدایت تکوینی موجودات با توجه به شبهات جدید
نویسنده:
محمد کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدراین رساله، هدایت تکوینی موجودات از منظر ملاصدرا و علّامه طباطبایی مورد مُداقه و بررسی قرار گرفته است. بعد از اثبات مبدء هستی، پرسش از هدف آفرینش و چگونگی رسیدن به آن است. در افعال خداوند، علت غایی همان علم ذاتی اوست. از طرفی، غایت و هدف نداشتن با حکمت او سازگار نیست. بنابراین، برای رسیدن به هدف، هدایت و راهبری بسوی آن هدفمطرح است و از سویی دیگر، تغایر علت غایی و علت فاعلی در خداوند به اعتبار است و او خالق و فیّاض علی الاطلاق و از سویی بی نیازمطلقاست و از جهتی دیگر، ولّی مطلق اوست و هدایت تکوینی از شُعَب ولایت الهی است. پس، «خلق» همان اعطاءِ کمال اول و «هدایت»، اعطاءِ کمال ثانی است؛ زیرا خداوند خالق است، پس هادی بالذات اوست و هدایت، سنّت عام الهی است. بنابراین در تمام مراتب هستی جاری است؛ چون هدایت نکردن، با رحمانیّت و فیّاضیّت و مبدئیّت او سازگار نیست. از منظر ملاصدرا، سرچشمه ی کمال اول و دوم دراسم مرکب«حیّ قیّوم» است که همان واجب الوجود است. او منشاء صفت هدایت را صفت«قیّوم» دانسته و «حیّ» را منشاء صفات ذاتی می شمارد و چون حیّ قیّوم است، پس هادی بالذات است. بنابراین درقیام موجودات به خداوند، هدایت هم نهفته است. علامه طباطبایی نیز،قلمرو هدایت را تمام هستی می داند با این تفاوت که وی تأکیدی بر رحمانیّت، حکمت و عدالت الهی می¬نماید. رحمت را ایصال به مطلوب دانسته و مساوی با هدایت تکوینی است و عالم را که فعل خداوند است، عین حکمت و حق می داند. ویژگی بارز تفکرات علّامه طباطبایی، توجّه وی به فرضیّاتعلوم تجربی است، مانند فرضیه داروین. با اصول ملاصدرا و نظام فکری علامه طباطبایی، می¬توان چالش¬های علوم زیستی و اخترشناسی در باب پیدایش حیات، جهان و نوع انسان را هم پاسخ داد و هم آنان را بهپاسخ گویی در برابر چالش¬های فلسفی برآمده از مبانی محکم این دو حیکم واداشت. نظریه «انفجار بزرگ»، شبهه ی بی نیازی عالم ماده در پیدایش به خداوند را کرده که با نظریه ی اصالت وجود و فقر وجودی تمام موجودات به خداوند(درحدوث و بقاء) منتفی خواهد بود و ثابت می گردد هستی بر اساس طرح و هدایت از سوی خالق، رو بسوی کمال نهایی دارد کهغایت نهایی(خداوند) است. آشکار می گردد که مشکل اساسی نظریات مطرح شده، گرفتن نتایج متافیزیکی و فلسفی از برخی نتایج ناقص علوم تجربی است. همچنین ثابت می گردد که مبانی آنها با اصول ملاصدرا و نظام فکری علّامه مردود است. کلیدواژگان: هدایت تکوینی، علّت غایی، ملاصدرا، علامه طباطبایی، شُبهات
استدلال‌های تجربی وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و دانشمندان علوم جهان
نویسنده:
منیره سلطان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براهین تجربی از عام‌ترین استدلالاتی است که توسط دانشمندان علوم از جمله در سده‌های 17 تا 20 و همچنین علامه طباطبایی، در اثبات وجود خدا بکار گرفته شده است. در میان انواع براهین تجربی، برهان نظم از استدلال‌های مشترک مورد تمسک آنان می‌باشد. البته نحوه تقریرهایی که از این برهان ارائه شده و میزان استفاده‌ای که از آن به عمل آمده، سبب گردیده برهان مذکور رنگ و شکلی متفاوت بیابد. برای نمونه برهان نظم مطرح شده در سده 17 توسط برخی، ملقب به نظریه خدای رخنه‌ها می‌گردد. در سده 18 بنابر انحرافی که در تفکر این قرن شکل می‌گیرد و خود طبیعت به جای الهیات برآمده از آن مورد پرستش واقع می‌شود، برهان نظم جز در بخش محدودی از این سده، مشاهد‌ه نمی‌شود. در قرن 19، با رواج نظریه تکامل این برهان و اعتقاد به خدا توسط کسانی که تکامل را برای تبیین پدیده‌ها کافی می‌دانند، به کنار نهاده می‌شود و برخی نیز در این سده، تکامل را تقریر تازه‌ای از برهان نظم معرفی می‌کنند؛ و اما در سده 20 برهان نظم با تقریرهای بسیار متنوع‌تری مورد توجه واقع می‌شود به طوری که این تقریرها با تقریرهای علامه از این برهان، اشتراکات بسیار بیشتری می‌یابد. اما حوزه اشتراک براهین تجربی اثبات وجود خدا میان تفکر قرن 20 و علامه به برهان نظم ختم نمی‌شود، بلکه برهان حدوث البته با تقریرهای متفاوت، از دیگر براهین مشترک آنان می‌باشد. برهان حرکت ازدیگر براهینی است که توسط علامه بکار گرفته می‌شود و در قرون مذکور کاربرد ندارد.
تبیین ولایت تکوینی امامان معصوم ونقش آن در هدایت باطنی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
هاجر عساکره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت یکی از شئون والای ائمه معصومین جایگاه ویژه ای در قرآن و روایات دارد. نزد شیعه عالی‌ترین مرتبه ولایت در مسأله امامت، ولایت تکوینی است که از طریق پیمودن صراط بندگی حق، برای امام حاصل می‌شود. در نگاه فلاسفه و متکلمان و عارفان مسلمان شخصیت امام و ولی قدرت تصرف در هستی دارد و به جز دریافت وحی همه مقامات نبی و رسول را دارا است؛ لذا همواره سعی نموده‌اند این اقتدار باطنی ناشی از ولایت را با براهین عقلی و نقلی تبیین نمایند. در دیدگاه علامه طباطبایی امامت مقامی برتر از نبوت و پس از طی ابتلائات سخت و رسیدن به قابلیت، به وجود می‌آید. از مهم‌ترین شئون ولایت تکوینی امام، هدایت باطنی است که با اشراف و ولایتی که امام نسبت به قلوب و باطن دارد، افراد مستعد را به کمالات والا هدایت کرده و اعمال آن‌ها را رشد می‌دهد و به مطلوب هدایت می‌کند. لذا سوال اصلی این نوشتار این است که با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، ولایت تکوینی امامان معصوم و نقش آن در هدایت باطنی چگونه تبیین شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، ولایت تکوینی امامان معصوم را با مبانی عقلی و نقلی مستدل ساخته که از این نظر به برخی مبانی تصرف امام از جمله، مرتبه والای وجودی و برخورداری از علم و عبودیت محض و بُعد خلافت الهی می‌توان اشاره نمود؛ سپس درادامه به نقش ولایی ائمه و ابعاد آن در هدایت باطنی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان شیوه ای عالی و ممتاز در هدایت پرداخته می‌شود. نقش تکوینی ائمه در این زمینه این است که با علم و قدرتی که در اختیار دارند، یا در باطن افراد مستعد تصرف کرده و آنان را به کمالات اعلی سوق می‌دهند و یا مسیر هدایت را برای فرد هموار می‌سازند.
حقیقت و قلمرو علم امام از منظر قاضی عبدالجبار، فخررازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدصادق موحدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله به بیان دیدگاه قاضی عبدالجبار، فخر رازی و علامه طباطبایی(ره) دربارهگستره و قلمرو علم امام پرداخته است. قاضی عبدالجبار آگاهی و علم امام به احکام دین را در دو قسم بیان نموده است: قسم اول، مواردی است که با اجتهاد و استنباط حاصل می‌شود که در این قسم امام باید مجتهد و اهل تحقیق و اجتهاد باشد وگرنه با علماء مشورت کند و صحیح ترین نظر را برگزیند. قسم دوم، مواردی است که علم و معرفت به آن در منابع است؛ در این صورت یا باید مستقیم به آن موارد عالم باشد یا راه رسیدن به آن را بلد باشد؛ چون اقتضای وظایفی که بر عهده او گذاشته شده همین است وگرنه قادر به انجام مسئولیت امامت نخواهد بود. فخر رازی، علم امام را در حد اجتهاد مربوط به اصول و فروع می‌داند و به قلمرو و گستره ای که شامل علم به موضوعات و تفاصیل و نوع خاصی از علم مانند علم لدنی و حضوری باشد قائل نیست. قاضی عبدالجبار و فخر رازی به دلیل نگاه ساده و ظاهری به امام، علم او را محدود به امور دین و سیاست و از نوع علم اجتهادی مقرون به خطا می‌دانند و برای امامت شأن و جایگاه زمینی و بشری قائلند. از نظر علامه طباطبایی، قلمرو علم امام بسیار وسیع و گسترده است که شامل علم به همه احکام، عقاید و همه موضوعات و حقایق گذشته و حال و آینده می‌شود و نیز امام هم از علم ظاهری بشری و هم از علم باطنی الهی و لدنی برخوردار است؛ زیرا شأن و وظایف مهم او اقتضا و استدعای چنین علمی را دارد؛ همان‌گونه که برای انبیا لازم و ضروری است و نیز علم امام خطاناپذیر و معصومانه است.
دیدگاه های منطقی علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
حسام‌الدین شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی در کتاب‌های خود برخی اصول و مباحث منطقی را بیان کرده است. مباحثی که برخی از آنها منطقی صرف و برخی بیانگر مسائلی است که در فلسفه‌ی منطق مطرح است. این مطالب، گاه مشترک با سایر منطق‌دانان و گاه ارائه دهنده‌ نظر خاص علامه است. هدف این تحقیق استخراجاین مباحث است. اهم مطالب بیان شده توسط علامه عبارتند از: جایگاه منطق و دفع شبهات پیرامون آن، تصور و تصدیق، اقسام بدیهیات، حقیقی و اعتباری، کلی وجزئی، ذاتی و عرضی، تضاد و تناقض، تضایف، انواع حمل، اجزاء قضیه، ماهیت حکم، مواد قضایا، صدق قضیه، شرایط مقدمات برهان، اقسام برهان.
نظریه «اصالت وجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی و نتایج فلسفی آن در مسأله «حمل»
نویسنده:
سیاوش اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا واژگان به کار رفته در نظریه اصالت وجود از لحاظ معنا و مدلول و بر اساس نظریه دلالت غیر مستقیم مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس نظریه اصالت وجود در دو ساختار فلسفی ملاصدراو علامه طباطبایی بیان و تحلیل شده است و مشخص شده است که این نظریه در ساختار فلسفی علامه متفاوت از ملاصدراست. آنگاه تأثیر این تفاوت در مسأله حمل بررسی شده است و مشخص شده که نظریه علامه در مسأله حمل و همچنین نظریه صدق نیز متفاوت از ملاصدراست.
توحید افعالی از دیدگاه نورسی و نقد و بررسی آن (با تاکید بر دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی و آیه الله جوادی آملی)
نویسنده:
فرمان کیزماز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی مبانی دو مکتب بزرگ اسلامی (شیعه و اهل سنت) در مسئله توحید افعالی از نظر عقلانیت آن دو می باشد. در این زمینه از جانب اهل سنت، آثار بدیع الزمان سعید نورسی، به دلیل عصری بودن و جامعیت آن در مسئله توحید، شایان ترجیح بود. لذا مطالب بر اساس چیدمان آقای نورسی فصل بندی شد و متن اصلی تحقیق قرار گرفته است و برای تحلیل و نقد و بررسی آن بر اساس اندیشه و دیدگاه های علامه طباطبائی و استاد جوادی آملی در توحید افعالی، به تحقیق حاضر پرداخته شد. در این تحقیق آراء و مبانی مکاتب کلامی و فلسفی در مسئله توحید؛ بالاخص مبانی و مولفه های توحید افعالی؛ ادله عقلی و نقلی توحید افعالی و تحلیل فراورده ها و نتایج توحید افعالی از قبیل مسائل خیر و شر، جبر و اختیار، هدایت و اضلال، و سعادت و شقاوت انسان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در روش تحقیق پژوهش حاضر، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و مبانی دو مکتب تشیع و اهل سنت، از دیدگاه عقلانیت دو مکتب مورد بحث و بررسی قرار داده شد و در مسئله توحید افعالی، هر دو دیدگاه روشن گردید. آنچه از تحقیق حاضر به دست آمده است، این است که نورسی از نظ روش، همان روش متکلمین را دنبال کرده و ادله ای که بر آنها تکیه می کند، بیشتر مشاهدات و تجربیات و تمثیلات است و در کنار اینها برهان انی و استقراء و تمثیل را بر عکس اعتقادات اهل منطق، یقین آور می داند. در حالی که علامه طباطبائی و جوادی آملی، مشرب فلاسفه را دنبال کرده اند و از نظر ارزش و یقین آور بودن یک برهان، برهان لمی و برهان انی که از دو معلول متلازمین به دست می آید را یقیق آور می دانند و آن را به ادله و براهین دیگر ترجیح می دهند. بعلاوه، همچون اهل منطق معتقد به یقین آور نبودن و بی کفایتی برهان ان مطلق، تمثیل و استقراء نیز تاکید می کنند. بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که نورسی، هر چند در حل مسائل بیشتر به عقلانیت تکیه کرده و تجدید نظرهای جدید و نسبتا خوبی ارائه داده است و به همین علت تابعینش وی را مجدد دین ملقب کرده اند. اما از نظر علمی نتوانست خیلی از حیطه افکار گذشتگان خود قامی فراتر بردارد. در حالی که تطور و تجدد علوم عقلی در آثار علامه طباطبائی و استاد جوادی به وضوح دیده می شود. مثلا در تعریف «علم»، از حصول صورت شیء در نزد عقل، مراحلی طی شده است و در حال حاضر اعتقاد بر این شده است که «علم» یک امر وجودی است که مسائل بسیاری را به دنبال خود تغییر می دهد. هم چنین مسئله «امکان»، از امکان ما هوی تا امکان فقری و از آن به عین الربط بودن موجودات و بعد به دیدگاه عرفا، عین ظهور و تجلی و آیه بودن موجودات تطور یافته است. این نشان می دهد که مکتب تشیع از پویائی و تکامل خاصی برخوردار است که در مکاتب دیگر یا اصلا دیده نمی شود و یا به ندرت مشاهده می گردد.
بررسی مقایسه ای نمونه های عینی معاد در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا
نویسنده:
زهرا خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گفته‌ی مفسّرین بیش از یک چهارم آیات قرآن درباره‌ی معاد است و این بیانگر اهمیّت موضوع معاد درنگاه قرآن است . درهفت مورد از قرآن نمونه‌هایی عینی از معاد و زنده شدن مردگان ذکر شده‌است. در این نمونه‌ها قرآن بیان می‌کند که افرادی و یا موجوداتی بعد از مرگشان دوباره به دنیا برگشته‌اند ، و این مطالب به عنوان نمونه‌های عینی بازگشت مجدد روح در قرآن مورد بحث قرارگرفته است . ومسئله‌ی امکان معاد را که برای انسان ها از اهمیّت و پیچیدگی بسیار برخوردار است ، نشان داده است . درباره‌ی حیات اخروی و زنده شدن دوباره ی انسان‌ها بشر همواره دچار تردید بوده و هست ، و نقطه‌ی ثقل اعتقاد به معاد نیز همین حیات دوباره‌ی انسان است ، به گونه‌ای که به طرق مختلف به این تشکیک و شبهات پاسخ داده شده است یکی از این طرق ذکر نمونه‌های عینی زنده شدن انسان‌ها ، حیوانات و...است. البته درباره‌ی این که منظور از برگشتن دوباره‌ی موجودات و حیات مجدد این موجودات چیست ، در بین مفسّران اختلاف نظر است ، که این پژوهش تلاش می‌‌کند دو دیدگاه متضاد در این زمینه را بررسی و مقایسه نماید .علامه طباطبایی این موارد را از نمونه‌هایبازگشت مجدّد روح به بدن می‌داند و چنین استدلال می‌کند ، که خداوند درقیامت هم ، همین گونه دوباره انسان‌ها را زنده خواهدکرد . ولی رشید رضا در تفسیر المنار همه‌ی این موارد را ردّ کرده است ، و منکر زنده شدن هر نوع موجودی بعد از مرگ شده‌است . وی همه‌ی این هفت مورد را توجیه می‌کند .در این پژوهش برآنیمتا بررسی مقایسه‌ای از دیدگاه این دو اندیشمند بزرگ درباره نمونه‌های عینی معاد ، به روش کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا در قرآنانجام دهیم .
قرآن و عرفان از نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ثابت و متغیر در نگاه امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید صدر
نویسنده:
احمد مبلغی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
  • تعداد رکورد ها : 1494